لالاییهای آن زن را میشنوی؟ همان که دیروز مرد، همان که حالا فقط یک کودک در جهان، نبودنش را میفهمد؟ میبینی که میچرخم و لالاییها را مشت مشت در جیبم میریزم. میپرسی چقدر حریص شدهام؟ ولی همهاش نه به خاطر این است که شاید روزی به کارم آید و نه برای تعلق خاطر یا لذت بردن و یا حتی نوستالژیک. بلکه فقط برای کلکسیون شخصیام است.